سقف آرزوهایم کف آرزوهای کس دیگریست...
دنیا ناجوانمردانه آپارتمان است...
نشستم گريه کردم ...
واسه دل خودم ...
واسه دل تو ...
واسه غصه ي پاييز ...
واسه تنهايي ميخک توي دفتر شعرم ...
واسه سربلندي کاج تو زمستون ...
واسه پروانه که سوخت ...
واسه شمعي که اب شد
تا از قطره هاش ياد بگيرند
که سوختن يک طرفه هم ميتونه باش....
دلی دارم ز جنس سنگ و شیشه / چنان مهرت به جانم کرده ریشه
که در شش گوشه ی قلبم نوشته / عزیزم ، دوستت دارم همیشه . . .